
راه های تولید اندروفین در بدن
1_ورزش 2_خندیدن 3_نشستن در هوای پاک 4_گوش دادن به موسیقی(ترجیحا بی کلام)
5_ارتباط مطلوب با مردم 6_بوهای خوش آیند 7_گل ها 8_نوازش پوست و ماساژ
9_رقصیدن،شناکردن،خوردن شکلات تلخ، غذاهای قند، انگور، توت فرنگی، موز، بستنی و آجیل
اندروفین مخدر های داخلی بدن می باشند که از مغز انسان و هیپو تالاموس ساخته شده. این مواد در بدن در شرایط درد، استرس و ترس به صورت خودکار تولید می شوند از قوی ترین این گروه بتا اندروفین است که به مراتب از مورفین قوی تر است.
ترس و راه های ایجاد و درمان آن
در راه مبارزه و مقابله با غول بسیار مرموز و بیماری اعتیاد انسان پس از تفکر درباره علل و راه مبارزه با آن دچار چندین حالت روحی و روانی میگردد که تحت عنوان مثلث جهالت در جزوه جهان بینی آورده شده است.
ابتدا انسان در این راه دچار نا امیدی میشود که این نا امیدی همراه با آن چیزی است که انسان ابتدا خود را موجودی پوچ و بی ارزش به حساب آورده و به خود و اطرافیان حتی برخی مواقع خالق خود فحش و ناسزا گفته و بار این بیماری را از گردن خود برداشته و آن را به گردن دیگران زن خود ، دوست ،پدر ،مادر و حتی گاهی در انتها خداوند و روزگار می اندازد . و با این عمل چاه را برای خود کنده و اگر در این حال غوطه ور شود راه به ناکجا آباد و حتی گورستان خواهد برد و برای درمان این حالت در جلسه بعد مفصل سخن خواهیم راند.
اما بحث بعدی در این راه درمان منیت است که انسانها همه به نحوی دارند، که من خودم می توانم این راه را درست کنم . من خودم درمان را شروع میکنم . من خودم میتوانم آگاه شوم . من عالم دهرم
این افراد نیز بحث خود را دارند و ما در جلسات بعد به این بحث خواهیم پرداخت
اما آنچه بحث ماست و بسیار مهم است ترس است. به راستی ترس چیست ؟ با ما چه میکند و چه و چه راهی برای مقابله با آن هست . این مطلب امروز است
ترس دارای چهار بعد شناختی ، بدنی ، هیجانی و رفتاری است. ترس از تاریکی یا ترس از مرگ یا بیماری ، موجودات خارق العاده ، و ترس از بی اعتنائی دیگران و ...
در حالت کلی دو نوع ترس وجود دارد. گروه اول ترس واقعی است و گروه دوم ترس بر مبنای خیال است که اتفاقا" گروه دوم را باید جدی گرفت.
ترس زمانی اهمیت پیدا میکند که در درون فرد نهادینه شود و دیگر قابل کنترل نباشد. در ترس واقعی مثل اینکه انسان جلوی یک مار خطرناک قرار گیرد این ترس حقیقی است و هیچ اشکالی ندارد. ترس از ناشناخته ها ، ترس از اینکه آیا درمان اعتیاد روی من جواب میدهد ، ترس از اینکه من به یک مکان و دنیای جدید پا گذاشته باشم . ترس از دست دادن آنچه اندوخته ام و دارم ، همه این ترسها حقیقی است و برای انسان مفید است.
به طور کلی انسانها ترس را دارای دو بعد میدانند. بعد مثبت و بعد منفی.
یعنی ترس میتواند سازنده و تخریبی باشد . این ترس واقعی از نوع سازنده است و برای انسانها مفید است و به حیات او کمک میکند.
اما اگر این ترس نیز ادامه یابد و در درون انسان نهادینه شود بیماری است که با آن ترس نوع کاذب یا فوبیا میگویند یا همان ترس مخرب ، این نوع ترس هدف ماست .
به طور کلی انسان در زمان ترس دو راه در بدنش اتفاق می افتد، یا فرار میکند که به این صورت است که ضربان قلب افزایش یافته ، عروق پوست تنگ شده و به این دلیل رنگ صورت و بدن پریده و خون به عضلات بدن فراوان رسیده تا فرد برای فرار بتواند خون لازم را تامین کند ، این ترس بسیار از بدن انرژی می گیرد.
در حالت دوم انسان نه تنها نمی گریزد بلکه فلج شده و زمین گیر میشود و خود را بدست ترس می سپارد، این نوع حالت بیماری است و باعث میشود ترس در بدن فرد رخنه کرده و او را اسیر و بنده خود کند. تمام حالت فرار در نوع دوم در بدن وی اتفاق می افتد اما به نوع بیمار گونه، ضربان قلب دارد ولی نه یک لحظه بلکه به صورت تپش قلب و بیماری قلبی، تنگی نفس دارد، اضطراب دایم دارد و درنهایت فوبیا یا بیماری ترس دارد. اگر یک نفر بترسد عیب نیست ولی از پشت بام که از لبه آن 10متر فاصله دارد و 3نفر وی را اسکورت میکنند آنگاه بترسد و بلرزد این بیماری است.
به هرحال در مورد ترس های کاذب خیالی یا بیمارگونه مغز انسان تصورات خیالی را به عنوان یک واقعیت می پندارد و به همین دلیل در زمان های که شما میترسید شرایط همانطور میشود که درخیال خود تصور میکنید با این تفاوت که ما در این ترس فرار نمیکنیم وا میدهیم.
گاهی اوقات یک ترس درون انسان از دوران کودکی انسان منشا گرفته و این ترس در ظاهر فراموش شده است ولی در مواقعی که انسان میخواهد یک نوع ریسک را انجام دهد این ترس خود را نشان میدهد و جلو ی انجام آن عمل را میگیرد .بهترین راه درمان این ترس این است که به آن ها میگویند روانکاوی ،یعنی چه؟ یعنی فرد باید درون خاطرات خود بگردد و ریشه این ترس را پیدا کند به محض اینکه علت این ترس در دوران کودکی را بیابد ترس از میان میرود این روش بسیار برای ترس های که از دوران کودکی داشته اید موثر است.
این ترس از ساز و کارهای بقا است و معمولا در پاسخ به یک محرک منفی خاص روی میدهند اما از انجام بعضی از کارها وحشت داریم و چون می ترسیم با شکست مواجه شویم این ممکن است به خاطر شکست های باشد که واقعا در گذشته تجربه کرده ایم. یا حتی واقعا چنین شکستی را تجربه نکرده ایم، ولی از این که ممکن است شکست بخوریم می ترسیم.
یا اینکه ما به یک شرایط خاص در زندگی خود عادت کرده ایم و اگر الان بخواهیم آن شرایط را تغییر بدهیم و به قول معروف دل بکنیم دچار ترس میشویم به طور کلی تغییر مسیر برای هر چیز حتی شیئی سخت است اما باید به حکم زندگی آن را انجام داد و الا میمانیم و گند میزنیم و از بین میرویم.
بیشتر مواقع ما از چیزی می ترسیم که حتی یکبار با آن روبه رو نشده ایم آیا احمقانه نیست؟ حقیقت این است که ما میتوانیم انواعی از شکست ها را در ذهن خود تصور کنیم آنگاه باور میکنیم این شکست ها به حقیقت خواهد پیوست و حتی برای رسیدن به هدف تلاش هم نمی کنیم و همینجا است که دچار خطا شده ایم چون به خاطر یک احتمال حتی از تلاش کردن می ترسیم و موفقیت بدون تلاش و کوشش معنایی ندارد
مارک تواین می گوید:
من در زندگی خود سختی های زیادی را تحمل کرده ام در حالیکه تعداد کمی از آن ها واقعا رخ داده است. منظور اینکه بسیاری از سختی ها در ذهن او بوده اند. در ترس کاذب یا بیمارگونه که به آن اختلالات اضطراب هراسی گفته میشود که سیستم های طبیعی و روانی فرد برای برطرف کردن ترس یا کارایی خود را از دست داده اند یا از شدت کارایی آن ها کاسته شده باشد
در این حال حتی زمانی هم که چیز تهدید کننده ای وجود ندارد حالات و علایم ترس به نحوه ادامه داری به وجود خود ادامه میدهند و هر بار بر شدت آن ها نیز افزوده می شود. به این معنا یکی از اصلی ترین شاخص های عدم کارایی سیستم روبه رو شدن با ترس به این شکل است که در این حالت ترس و اضطراب بدون وجود دلیل تهدید کننده در مواقع و محیط های مختلف به حد زیاد و روزافزون و در بیشتر اوقات روز فرد را در کنترل میگیرند به نحوی که فرد یا همواره یک نوع دلهره یا تشویش را حس میکند یا به دلیل احساس ترس از دست زدن به کارهایی یا از رو به رو شدن با چیزهایی یا از رفتن به مکان های به شدت پرهیز میکند در حالی که خود نیز دلیل قانع کننده ای برای این احساس پیدا نمیکند.
فرد مبتلا به اختلال هراس علایم اضطراب هراسی را معمولا در سه سطح حسی، فیزیولوژی و رفتاری لمس میکند .یعنی اکثر اوقات افراد مبتلا به فرد متخصص مراجعه میکنند ولی علایم افکاری غالبا از طرف آن ها دیده یا مطرح نمیشود علایم جسمانی که اکثر افراد دارند، سرگیجه، فشار در ناحیه سینه و طپش قلب ،افت فشار خون ، معده درد، عدم تمرکز، دلشوره، دیدن پرده ای جلوی چشم و از این دست .به همین دلیل اغلب وقت ها از احتمال داشتن بیماری قلبی به نگرانی و ترس می افتند و از پزشک میخواهند آن ها را برای بیماری قلبی معاینه کند.
1_از ترس بگذرید. یعنی ترس را درک کنید و از آن بگذرید. سعی نکنید بمانید وبا آن جنگ کنید ،رهایش کنید و بروید
2_ترس موذی است. از راه های مختلف می آید. یک راه ندارد باید بدانید و آن را بشناسید. وقتی شناختید که این ترس است لباس نو پوشیده است نصف کار را کرده اید و پس از آن بگذرید
3_به خودتان اعتماد کنید و عزت نفس داشته باشید و از شکست نترسید و بدانید دنیا به آخر نرسیده است .سعی کنید از هر تجربه و شکستی درس بیاموزید و به زندگی ادامه دهید.
4_ریسک پذیر باشید. خطر نه اما ریسک پذیر باشید
5_از خودتان سوال کنید یعنی هر جا ترس داشتید با خودتان حرف بزنید و دلایل را بررسی کنید. آنگاه به نتایج خوبی خواهید رسید
6_ترس هیچ گاه از زندگی آدم از بین نمیرود بدانید او همیشه هست و خواهد بود. این ما هستیم که مدت محدودی هستیم و باید زندگی کنیم.
نوشتار: مسافر فرزاد
از خواندن مقاله آموزنده شما بهره بردم
امیدوارم نوشتن مقالات شما ادامه دار باشد.
از آقا فرزاد عزیز بابت نوشتار این مقاله بلند ، بسیار سپاسگزارم
پیروز باشید..