خلاصه عملکرد لژیون کمک راهنمای محترم مسافر اصغر
موضوع:سی دی "بار دگر" از استاد امین
انسان برای رهایی به کمک دیگران احتیاج دارد و چون مثل حلقه های زنجیر به هم متصل هستیم، باید فرمان بردار خوبی باشیم و با آموزش خوب به رهایی برسیم.......
با قدرت گرفتن از قدرت مطلق، جلسه لژیون 4 را شروع میکنیم.
جلسه در روز یکشنبه97/3/13به کمک راهنمایی مسافر اصغر و دستور جلسه سی دی "بار دگر".
مشارکتها:
مسافر محمد:در سی دی بار دگر، انسان باید در صراط مستقیم ، بندگی خداوند را بکند تا به نور برسد .البته موقعی که به درجه تسلیم رسید و هر چیزی سختی خود را دارد و باید درون خود را مثل دانه ای بدانیم تا به میوه برسد و بدانیم چه راهی را سپری کنیم.
مسافر غلامرضا:در سی دی بار دگر یعنی بوده و چیزی بوده و بعد به تاریکی رسیده و اکنون دوباره می خواهد شکل بگیرد .مثل اینکه وقتی برق آمد یک لامپ اول خودش روشن می شود.
مسافر علیرضا:توصیف آقای امین در سی دی ،در جمع بندی کلمات گفت :هر انسانی برای رهایی و رسیدن به نور باید صدها نفر به او کمک کنند و هرچیز و هرکس، سختی راه خود را دارد و باید آتش درون خود را مهار کنیم تا به نور برسیم. چون اگر به بیرون پرتاب کنیم می شود اتش ویرانگر که باعث تخریب خود و دیگران می شود. وجود انسان مثل یک شمعی است که با نور خود ،شعله ای می شود و به اطراف نور می دهد یا شعله ای می شود که می سوزاند و سوزانده بودن، تاریکی می دهد تا با هر بادی خاموش نشود.
مسافر رسول:هر انسانی می خواهد به رهایی برسد باید بندگی کند و باید به درجه تسلیم برسد و اگر غیر از این باشد خداوند آن نور را از او می گیرد. مثل شیطان بنده بودن و تابنده بودن در عرض یکدیگرند و کسانی که از دایره رحمت خارج می شوند آن دایره شامل زندگی روزمره است و از خدایی چیز ها خارج می شود و منظور از شتاب ،منظور همان پذیرفتن بندگی است و در بحث فیزیک گفته اند برای شتابیدن باید نیرویی پشت سرش باشد و در مقابل تاریکی ها باید قدرتی پشت سرش باشد و یک انسان برای اینکه به نور برسد باید کاوشگر باشد و اگر در تاریکی ها نور می تابد ،می تواند مجهولات خود را پیدا کند.در جایی دیگر گفت انسان در زمان مصرف هیچگونه حسی نداشت و در کل تغییر فصل ها را نمی فهمید و در کل مسیر خود را در سراب می دیدیم و زندگیمان به تحلیل می رفت و باید برای رهایی صدها نفر به او کمک کنند تا به نور و رهایی برسد.
کمک راهنمای محترم مسافر اصغر:در مورد دستور جلسه توضیح دادند و یک سوال مطرح نمودند که من برای پایه های علمی و استحکام کنگره چه کرده ام؟
این سوال ها اگر در مغز ما تکرار بشود به خود می گوییم من چه کردم ؟!تمام این سوال ها مثل قانون زندگی می ماند و انسان برای رهایی به کمک دیگران احتیاج دارد و چون مثل حلقه های زنجیر به هم متصل هستیم، باید فرمان بردار خوبی باشیم و با آموزش خوب به رهایی برسیم . در سفر دوم از خود می پرسیم از آموزش هایی که در سفر اول گرفتیم .چکار باید بکنیم که در جواب: باید تمام این علم و جهان بینی که گرفتیم را در اختیار دیگران بگذاریم که این همان قانون جبران است.
(این ندهی آن نبری)